LATEST:

Grab the widget  IWeb Gator

۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

مهندس موسوي ، همسوي با ملت بر اهميت روز ملي چهارشنبه سوري تاکيد کرد . جشنواره نور را برابر پليدي برگزار خواهيم نمود .

روز بزرگي است اين روز آييني ايران . روزي که متعلق به تاريخ باستان ايران و متعلق به همه ايرانيان است . روزي به بزرگي ايران . ايراني که براي همه ايرانيان ميخواهيم با هر زبان و گويش و بوم و اصالتي .
شبي خواهد بود شب آخرين سه شنبه امسال . شبي که مصاف نور است و پليدي .
به دنبال هيچ خشونتي نيستيم . تاکيد کنيم چنانچه مهندس موسوي نيز تاکيد کرده است ، که جنبش سبز راهکارهاي مسالمت آميز را برگزيده است . ما با خشونت مخالفيم و خشونت ورزان را نفي ميکنيم . در حرکتي مسالمت آميز و به دور از خشونت ، آتش هاي خود را در کوچه و کوي و برزن برخواهيم افراشت و همدلي را به يکديگر خواهيم آموخت . بگذار نور آتش هاي پاک ما ، دل شبکوران حاکم را بلرزاند . بگذار گرد آتش هايمان بزنيم و برقصيم و شاد باشيم . شادي ما ، غم حاکميت است .
شب هنگام اما رويه اي ديگر برخواهيم گزيد . شمعهايي به احترام عزيزانمان که به جهل حاکميت ديگر بين ما نيستند روشن ميکنيم و در راهپيمايي آرام از سطح محلات و کوچه ها ، به خيابانهاي اصلي خواهيم آمد و با سکوتمان ، سکوت شب را به لرزه درخواهيم آورد . آنشب ، خفاشان شبکور رژيم ، از نور شمعهاي ما آزار بسيار خواهند ديد . بمان و با من باش و ببين .

نظر صريح مهندس موسوي در خصوص چهارشنبه سوري : مراسم این روز، یادمان جشنواره نور علیه تاریکی است

در مصاحبه با کلمه ، مهندس موسوي در خصوص مراسم چهارشنبه سوري ميگويد :
مراسم این روز، یادمان جشنواره نور علیه تاریکی است اما علاقمندان به جنبش راه سبز ضمن انکه به نمادها و مراسم ملی و مذهبی دلبستگی دارند، حاضر نیستند که این نوع مراسم ها باعث اذیت و آزار مردم بشود. مخصوصا توجه کنیم که ممکن است مخالفان جنبش بخواهند با برنامه ای که قبلا هم مشابه آن را اجرا کرده اند، جنبش سبز را بدنام کنند. بنده مطمئن هستم که سبزها در هیچ برنامه هنجارشکنانه یا تخریبی که موجب اذیت و ازار مردم بشود شرکت نخواهند کرد. ایجاد انفجار و آتش سوزی با مشی جنبش سبز که تلاش کرده است همواره حرکت هایش مسالمت آمیز و عمیق باشد سازگاری ندارد. سبز بودن به لباس و نماد نیست. سبز بودن به رفتار و اخلاق است. اگر این اصل مهم مورد توجه قرار گیرد و اعضای جنبش یکدیگر را به رعایت آن توصیه کنند، قطعا از آسیب هایی که ممکن است عده ای در لباس جنبش سبز انجام دهند جلوگیری خواهند کرد.

مير حسين موسوي : جنبش سبز بر سر مطالبات و حق خود محکم ایستاده است

گزيده هاي مصاحبه ميرحسين موسوي و سايت کلمه : مراسم 22 بهمن امسال تحت تأثیر انتخابات دهم و اتفاقات بعد از آن بود و دولت با هزینه گزاف و بسیج اتوبوس ها و قطارها از سراسر کشور و شکل های خاص اداری سعی کرد اثرات حضور جنبش سبز را در آن خنثی کند/مأموران خشن، حتی طاقت دیدن یک لباس سبز بر تن راهپیمایان جوان و یا حتی یک تسبیح سبز در دست یک روحانی را نداشتند/هنوز جوابی برای خالی بودن میدان و این که چرا دوربین ها فقط نقاط محدود نزدیک به جایگاه را رصد می کرده داده نشده است/پنهان نگه داشتن واقعیت، منجر به حذف آن نمی شود/بنده و جناب آقای کروبی در مشورتی که داشتیم فکر کردیم پیشنهادی که قبلا داده ایم را تکرار کنیم و آن اینکه اجازه داده شود جنبش راه سبز با توجه به اصل 27 قانون اساسی، برای یک راهپیمایی مردم را دعوت کنند. نحوه استقبال می تواند به حرف و حدیث ها پایان دهد/برای راهپیمایی 22 بهمن امسال اصطلاح راهپیمایی مهندسی شده را بیشتر می پسندم/اگر کسی با ما هم رأی نیست انسان بدی شمرده شود. همه هموطنان ما هستند.حتی نیروهای نظامی و انتظامی برادران ما هستند و می دانیم که مجبور به اعمال خشونت می شوند/اینگونه مهندسی اجتماعات نه تنها افتخاری ندارد، بلکه شبیه همان ذهنیت استبدادی و رویه های پیش از انقلاب است/افتخار واقعی به شرکت خودجوش مردم در راهپیمایی 25 خرداد و مراسم های بعد از آن است و نه راهپیمایی های مهندسی شده یا احیانا اجباری با این همه هزینه و فضای امنیتی و ارعاب/جنبش سبز نباید اهداف خود را فراموش کند، همانطور که نباید دچار روزمره گی و انفعال بشود و استراتژی خود را از یاد ببرد/هدف جنبش سبز از همان اول، اصلاح در چهارچوب اصولی روشن بود. نقطه اتصال را همگی رنگ سبز گرفتیم/ملت ما می خواهد معلمان کشور بابت درخواست حقوق خود کتک نخورند، کارگران بابت درخواست حق خود مورد تهاجم قرار نگیرند و زنان بابت درخواست رفع تبعیض مورد هجوم تهمت های گوناگون قرار نگیرند/مهم آن است که در چهارچوب «هر شهروند، یک رسانه»، هر علاقمند به جنبش سبز، راهی برای گسترش این آگاهی و تعمیق آن در میان همه اقشار و بویژه در اقشار مستضعف جامعه پیدا کند/جنبش سبز بر سر مطالبات خود حق خود محکم ایستاده است/هر اقدامی که در جهت احقاق حقوق مردم و اجرای بدون تنازل قانون اساسی صورت گیرد، ما آن را نه علامت ضعف حاکمیت خواهیم شمرد و نه آن را خوار و کوچک جلوه خواهیم داد، بلکه آن اقدام علامت قدرت جمهوری اسلامی خواهد بود/ما دوست داریم خود حاکمیت به دنبال آزادی زندانیان، توسعه سیاسی و گسترش فرهنگ آزادی و تنوع رسانه ها و آزادی آنها باشد/ بنده ترس آن را دارم که محدودیت های فکری باعث شود ما از کشورهای دست چندم منطقه هم عقب بیفتیم/علاقمندان به جنبش راه سبز به ایرانی بودن خود و همه نمادهای آن افتخار می کنند و طبیعی است که با این روحیه و منش، به تغییر رنگ پرچم کشورمان به شدت مشکوک هستیم و آن را محکمترین دلیل برای عدم علاقه یک فرقه به منافع و ارزش ها و فرهنگ ملی می دانیم /جنبش راه سبز باید بطور مکرر و در هر شرایط و مکان، روی انتخابات آزاد، رقابتی و غیرگزینشی تأکید کند/سبزها باید بدانند موضعگیری چند نفر روحانی تندرو و مغرض، نظر همه روحانیت و مراجع نیست/یادمان نرود. مخالفان جنبش اگر نه همه، ولی بخشی از آن، به هیچ اصول اخلاقی و دینی پایبند نیستند/سبز بودن به لباس و نماد نیست. سبز بودن به رفتار و اخلاق است.

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

چهارشنبه سوري ؛ روزي که جنبش سبز به حکومت سور ميزند - روزي براي همه ايرانيان

تنها يک برگ بر زمين مانده است و آنهم برگه خشونت است . خشونت عريان . جنبش سبز بايد سور بزند . نوبت ما است و در اولين روز ملي پس از کودتا ، فرصت بازي کنش گرانه به دست ما افتاده است . نويت سور زدن است .
برگه خشونت رژيم در آخرين سه شنبه سال خواهد سوخت چرا که در تمام کشور ، در هر کوي و برزن و دشت و دمني ، با هر فرهنگ و کيش و آييني ، بته اي خار است و آتشي گرما بخش و روزي ملي .
ديگر نه بحث زبان است و نه سخني از قوم و مليت . زبان همه به اشتراک ، زبان حق خواهي است و قوم همه ايراني . آن روز ، روز ما است .

۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

هديه کودتا در آستانه روز زن - هنگامه شهيدي بازداشت شد

گويا دولت کودتا بيش از ما براي اين روز جهاني آماده ميشود. گويا دولت کودتا پيش از ما به پيشواز روز جهاني زن رفته است .
زنان به راستي چکاد جنبش سبز بوده اند و در آستانه هشت مارچ - روز جهاني زن - تمهيداتي در حذف و حصر و بند زنان فعال و فعالان جامعه زنان شروع شده است .
هنگامه شهيدي امروز مجددا بازداشت شد .

به حرمت همين يک عکس ، تا آخر ايستاده ايم

فکرش را هم نکن که قدمي پس بنشينيم . فکرش را هم نکن که اندکي بر مواضعمان کوتاه بياييم . حتي در ذهنت هم نگنجد که اين موج را سر باز ايستاندني باشد . هزينه اي که کرده ايم را به فتواي چند آخوند درباري در مجلس فرمايشي حکومت چه کار ؟ خون سرخ بچه هايمان را با تهديد عده اي حرامي چه تناسب ؟
اينجا ايران است . اينجا سرزميني است که مغول دوام نياورد . محمود افغان را تاب مقاومت نبود . اينجا ايران است و من يک ايراني آزاده ام . سر بر دار ميدهم اما تن به خفت اين حاکمان زبون نخواهم داد .
امروز روز ديگريست .

۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

فرض کن يک روز را هم به قضيه ريگي حواسها را پرت کردي ، حالا بگو راي من کجاست ؟

امروز اما روز ديگري است . بلند آفتاب برآمده و ديگر سوژه جديدي هم نداريد . بي زحمت برسيم به سوال اصلي خودمان . راي من کجاست ؟
اجلاس خبرگان است ، لطفا پس از تعريف و تمجيد از نايب برحق آقا امام زمان و پاچه خواري مفصل ، اگر فرصتي باقي ماند ، آنجا هم بي زحمت اين سوال کوچک مرا مطرح فرماييد که اين راي من کجاست ؟
فيلم کوي را ديديد ؟ قساوت و بيرحمي نيروي انتظامي و نظامي کشور را ديديد ؟ آمران پشت آن حمله مذبوحانه را شناسايي فرموديد ؟ پس لطفا برسيم به سوال اين حقير ، راي من کجاست ؟
مراسم 22 بهمن را هم که برگزار کرديد . 260000 نيروي سراپا مسلح را در شهر تهران مستقر کرديد . از ترس جشن بزرگ انقلابتان هم که زديد و برديد و به بند کشيديد . خسته نباشيد . حالا بي زحمت . . .

۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

آقا ببخشيد ، بعد از همه اين داستانها من يک سوال کوچک دارم : راي من کجاست ؟

فرض کن که همه زندانيان را آزاد کردند ، فرض کن که سپاه را قلاده اي زرين زدند و در لانه اش بستند ، بيا و فرض کن که اصل 58 قانون اساسي اعمال شد و در يک مسير دموکراتيک و از طريق رفراندم ، دم نظارت استصوابي شوراي نگهبان را چيدند ، باز هم فرض کن که فيلم خشونت نيروهاي سرکوب را نشان دادند و چهار تا شبه آدم را به جرم دزدي ريش تراش دراز کردند ، اصلا بيا و فرض کن ريگي را گرفتند و هاشمي هم براي پسر کروبي گريه کرد و باز هم شد رييس خبرگان .
خيلي چيزهاي کوچک و بزرگ ديگر را هم فرض کن و در نهايت بي زحمت اين سوال ابلهانه مرا هم اگر وقت کردي پاسخ بده :
راي من کجاست ؟

۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

هر آنچه ميخواستم بگويم ، تو گفتي . زنده باشي شيخ شجاع که حرف ملتي را ميزني .

از خشونت حاکمان جائر گفتي ، مرحبا بر تو . از قسامت جانيان اشغال گر وطن گفتي ، سپاس از تو . از دزدي حضور ملتي آزاديخواه به نفع حکومتي ظالم گفتي و از خواسته هايمان .
آري رفراندم و انتخابات آزاد خواسته اين ملت فرهيخته است . نه سر جنگ داريم و نه توان ريختن خون هم ميهن را . همه چيز را حاضريم پاي صندوق راي مطالبه کنيم . به شرط آنکه اولا کانديدا شدن آزاد باشد و بدون نظارت هاي کذا و دوم اينکه ناظر بر انتخابات ، گروهي بيطرف باشد و نه دزداني در لباس دولت و نظام .
آفرين بر تو باد شيخ که آنچه ميخواستم بگويم و آنچه بسياري ميخواستند بگويند ، با شجاعتت گفتي .
مهدی کروبی در پیامی به ملت ایران در خصوص حوادث روز ۲۲بهمن بیانیه ای به شرح ذیل صادر نمود:

بسمعه تعالی

مردم بزرگ و آزاده ایران

از حضور فراگیر و گسترده شما به رغم فشارهای امنیتی و فضای بسته سیاسی حاکم در مراسم ۲۲ بهمن امسال عمیقا سپاسگزارم. امسال اگرچه مراسم ۲۲ بهمن با دعوت همه جناح‌های سیاسی و شخصیت‌ها و مراجع عظام، با امید گشایش روزنه‌هایی به سوی حل بحران و مشکلات ملی انجام پذیرفت، اما متاسفانه جریان تمامیت‌خواه و خشونت‌طلب می‌کوشد با استفاده از صدا و سیما و رسانه‌های دولتی و شبه‌دولتی خود، با بی‌اخلاقی تمام و وارونه‌سازی واقعیت و پنهان‌کردن وحشی‌گری‌های جانبی و فضای امنیتی حاکم بر این راهپیمایی، آن‌را به نفع خود مصادره کند. جریان خشونت‌طلب می‌خواهد از این راهپیمایی که با حضور عظیم اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان امکان پذیر شد، برای پاک‌کردن آثار ناشی از زندانی‌کردن‌ها و جنایت‌ها و شکنجه‌ها و کشتارهای خیابانی بهره برد. می‌خواهد چادری از مغلطه و کژنمایی بر این جنایات و وحشی‌گری‌های خود بکشد. راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال درحالی برگزار شد که نیروی‌های نظامی و امنیتی، تهران را به یک پادگان تبدیل کرده‌بودند. آن‌ها با هر حرکت و نشانه‌ای از عدم موافقت با وضع موجود، به‌شدت برخورد‌ می‌کردند و آن‌را خفه می‌کردند. طرفه آن‌که، حتی یک تصویر از این همه لشگرکشی و پرتاب نارنجک‌های اشک‌آور و ضرب و شتم شما مردم، در رسانه‌های داخلی نشان داده‌نشد! گویا چشمانشان، با پرده‌هایی از گمراهی پوشیده شده که گمان می‌کنند که توانسته‌اند بر خاطره جمعی مردم پرده فراموشی بکشند و با مصادره تمام و کمال این مراسم ملی و مذهبی و انقلابی به نفع خود، مستمسکی برای ادامه جریان «سلب حقوق حقه مردم» فراهم کنند. حال آن‌که بدون دعوت جریان‌های سیاسی و حضور مردمی، راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، به راهپیمایی بی‌رمق یگان‌های نظامی و امنیتی تبدیل می‌شد و امکان چنین بهره‌برداری تبلیغاتی برای ایشان فراهم نمی‌آمد.

همه ما می‌دانیم که حضور شما مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، به یقین نه به دلیل علاقه‌تان به سیاست‌های سرکوب و پرکردن زندان‌ها که به‌دلیل علایق ملی و عشق‌تان به ایران، انقلاب و امام بود. شما مردم خوب کشورمان در راهپیمایی سالگرد انقلاب اسلامی شرکت نکردید تا با کتک‌زدن مردم بیعت کنید. شما مردم مومن کشور ما بهتر از هرکسی می‌دانید که ریختن خون بی‌گناهان با مبانی دین و اخلاق‌تان سازگار نیست. مگر مولای ما علی (علیه‌السلام) برای تقویت حکومت خود زندان‌هایش را پرمی‌کرد؟ شما مردم شهید داده کشورمان، راضی به سرپوش گذاشتن روی جنایات کهریزک و مجتمع سبحان و خوابگاه‌های دانشجویی و بی‌حرمتی به مراجع نیستید و حضور شما در راهپیمایی ۲۲ بهمن هم، تاییدی بر آن جنایات نبوده‌است. با این‌حال کسانی که حداکثر تلاش خود را برای مهندسی تظاهرات ۲۲ بهمن به‌کار بردند و از سراسر کشور با صدها اتوبوس و قطار نیرو به تهران اعزام کردند، باید دلیل خالی ماندن میدان آزادی را به هنگام سخنرانی، علی‌رغم استفاده از این همه نیرو و بسیج نیروهای انتظامی و نظامی خود توضیح دهند. مگر می‌شود تصور کرد که مردمی چنین فهیم، دلیل حضور ده‌ها‌هزار نفری نیروهای نظامی و انتظامی در خیابان‌ها را ندانند؟ آیا فکر می‌کنند مردم فشار نیروهای انتظامی و لباس‌شخصی‌ها با قمه و باتوم و گاز فلفل، برای جلوگیری از پیوستن خدمتگزاران نظام و ایران به خیل خروشان‌شان را نمی‌بینند؟ آیا تصور می‌کنند که مردم متوجه ترس و ضعف حاکمیت نشده‌اند؟

مردم عزیز، حضور شما در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال قابل تحلیل نیست، مگر آن‌که صف‌آرایی‌های دو گرایش عمده در این تظاهرات، مستقل از هم، نمایش داده و ارزیابی شود. ما با دوگرایش روبرو هستیم. یکی گرایشی است که از حق اجتماع و راهپیمایی مردم که در اصل ۲۷ قانون اساسی نیز بر آن تصریح شده، می‌هراسد و برای‌همین روز راهپیمایی ملی، تهران را به پادگان تبدیل می‌کند. گرایشی که فقط حضور طرفداران خود را در راهپیمایی برمی‌تابد و ملت را مجموعه‌ای از افراد طرف‌دار و تابع خود می‌داند و بقیه مردم را، حتی اگر اکثریت نیز باشند، خس و خاشاک می‌خواند. اما سوی دیگر، گرایشی است که شما را با همه تنوع و رنگارنگی اعتقادی‌تان، فارغ از ویژگی‌های جنسیتی و قومیتی و فرهنگی و طبقاتی، به رسمیت می‌شناسد. گرایشی که مردم را نه صرفا به میدان آزادی، بلکه به نشستن سر سفره آزادی فرامی‌خواند. لذا برای ازمیان رفتن پرده‌های گمراهی از جلوی دیدگان جریان تمامیت‌خواه، براساس آموزه‌های مرادم امام خمینی(ره)، دو پیشنهاد دارم. پیشنهاد اولم این است که همان‌طور که حضرت امام در سال ۱۳۴۱ فرمود «حاکمیت یک میتینگ در یکی از میادین بزرگ تهران برگزار کند، به ما هم در بیابان و کویر قم اجازه متینگ بدهند»، می‌خواهم براساس حق مسلم مردم، طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، مجوز بدهند که در میدانی از تهران راهپیمایی از طرف ما برگزار شود تا اقلیت و اکثریت مشخص شود. امنیتش را هم خودمان تامین می‌کنیم و تضمین می‌دهیم که این راهپیمایی با پرهیز از هرگونه شعار ساختارشکن برگزار شود؛ یک راهپیمایی آزاد، آن‌هم یک‌بار برای همیشه، تا وزن هر گرایش در جامعه ما، بی‌فشار و تهدید روشن شود.

اما پیشنهاد دوم: درحالی‌که جریان تمامیت‌خواه می‌خواهد راهپیمایی ۲۲ بهمن را به رفراندومی برای تایید سیاست‌های خشونت‌آمیز و ضدمردمی خود تبدیل کند، پیشنهاد می‌کنم که براساس اصل ۵۹ قانون اساسی، رفراندومی برای برون‌رفت از بحران برگزار شود تا به حاکمیت شورای نگهبان پایان دهد. دخالت‌هایی که به‌نام نظارت استصوابی، حاکمیت مردم را نشانه گرفته‌است و حتی از نظارت استصوابی هم پا را فراتر گذاشته‌است. این دخالت‌هاست که مانع برگزاری یک انتخابات آزاد ریاست‌جمهوری و تشکیل یک مجلس خبرگان و شورای اسلامی مستقل می‌شود. این چگونه مجلس مستقلی است که نمایندگان ملتش، از ترس نظارت شورای نگهبان، مجبورند که هربار بیانیه‌هایی برای محاکمه دلسوزان کشور تنظیم می‌شود، آن‌را امضا کنند؟ کارنامه انتخابات دهم ریاست جمهوری نشان داد که این، تنها رفراندوم است که می تواند راهگشای ما برای عبور از این تنگناها باشد. در کنار حضور مجلسی مستقل است که اصول مربوط به منافع و حقوق اساسی ملت مانند آزادی رسانه‌ها و مطبوعات، اصلاح شرایط برگزاری دادگاه‌های سیاسی و … هم تامین می‌شود. و نیز این گونه مجلسی، فارغ از سایه حاکمیت شورای نگهبان است که وزن نیروهای سیاسی در جامعه را روشن خواهد کرد، نه جوسازی و تمهیدات دولتی و هزینه‌های میلیاردی، چنان‌که در ۲۲ بهمن امسال دیدیم.

والسلام

مهدی کروبی

سوم اسفند ۱۳۸۸

سپاس از زهرا رهنورد براي ايستادگيش و دعوت از او به گراميداشت 8 مارچ روز جهاني زن

ايستادگي و مقاومت زهرا رهنورد در کنار ملت غير قابل چشم پوشي است . زني متفکر که در خيزش آزاديخواهانه ملت ايران ، دليرانه حضور داشته است و در تجمعهاي اعتراضي ، هر جا که توانسته است ، با پيوستن خود قدمي در راه اثبات بيشماري ما برداشته است .
در آستانه روز جهاني زن ، انتظار ميرود از اين بانوي سبز که با صدور بيانيه اي مستقل ، گرامي دارد اين روز را و پيام عشق و دوستي و حمايت از حقوق زنان ايران را به جهان مخابره نمايد .

۱۳۸۸ اسفند ۲, یکشنبه

آقاي هاشمي ، ميدانم که آبي از شما گرم نخواهد شد اما اجلاس پيش روي خبرگان ، آخرين فرصت است

آقاي هاشمي ، شما را مردي زيرک ميدانم و به قول همراهانتان ، مرد عبور از بحرانها . همه شرطها را بر اسب بازنده نبنديد . سيد علي خامنه اي ، مهره اي سوخته است . او نيز همه سرمايه را بر نوکر سيه روي خود به داو بست و در قماري خطرناک ، هر آنچه داشت را به باد داد . امروز ديگر در سربازخانه هم به صلوات اجباري بر او تن نميدهند . آخرتي که نداشت ، دنيايش را هم باخت .
و اما شما را از جنسي ديگر ميدانم . فردي باهوش که قواعد بازي را به خوبي ميشناسد .
اجلاس پيش روي خبرگان رهبري ، به واقع آخرين فرصت است . البته نه براي مردم که موج آزاديخواهي آنان را هيچ سر باز ايستادني نيست و مدتهاست به اصلاح از درون نظام نا اميد شده اند . ما را به خير چنين اجلاسي اميد نيست ، نگرانيمان شري جديد است .
اما اين آخرين فرصت است براي شخص شما . به ملت بپيونديد و از اختيار قانوني خود استفاده کرده رهبري اين حاکم جائر را به چالش کشيد . شايد که رستگار گرديد .

۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

زنان به راستي چکاد جنبش سبز بوده اند - پيش به سوي سبزترين روز زن 17 اسفتد


ظلم را هم به درستي قسمت نکرده اند در اين  ساليان . چگونه ميتوان انکار کرد نابرابري حقوق زن و مرد را حتي در ظلمي که به آنا ن روا شده است .
و زنان که بيشترين لطمات را تحمل کردند ، صبورانه باليدند و رشد يافتند تا جايي که وقتي خيزش آزاديخواهانه ملت ايران سر باز نمود ، چکاد ( پيشاني ) اين جنبش را ، همين نيمه ديگر به عهده گرفت .
يادم نخواهد رفت بارها و بارها مشاهده عيني خودم را که در تجمعات اعتراضيمان ، آنگاه که همه بوديم و هيچ کداممان را جرات فرياد اول نبود ، فريادي بر آمد از دختي از جمع و پس از آن شروعي بود و حرکتي .
حداقل شام غريبان ميرداماد را نوشتم که آن حضور شبانه و ترسناک را باز هم فرياد حق طلبانه يکي از زنان جنبش به راه انداخت و تبديل شد به آنچه داني .
سخن کوتاه . هشت مارچ نزديک است و روز جهاني زن . امسال بايد تفاوتي چشم گير داشته باشد اين روز . امسال به سوي سبزترين روز زن در سراسر جهان و به خصوص در آغوش مام ميهن خواهيم رفت . بايد از هم اکنون در مسير برپايي پرشکوه آن روز فرخنده ، هر آنچه در توان داريم به کار بنديم .

انتظار ما از مجلس خبرگان رهبري : ما را به خير تو اميد نيست ، شر مرسان .

جلسه خبرگان رهبري که در چند روز آينده برگزار خواهد شد ، يکبار ديگر بيم و اميدهايي را در بين فعالين سياسي و توده مردم ايجاد کرده است . با توجه به شناخت از جمعيت خبرگان نظام ( تو بخوان آخوندهاي درباري ) ، هيچ باوري بر قدمي مثبت ندارم و تنها در فکر برخورد با عواقب زيان بار قابل پيش بيني آن هستم .
در چنين شرايطي است که اين بيت زيبا ميتواند همه حرفها را مفيد و مختصر بزند : ما را به خير تو . . .

۱۳۸۸ بهمن ۳۰, جمعه

ايران در سايه دار است ، منشينيد خموش

خبرهايي که ميرسد ، احتمال اعدام عزيزانمان را براي افزايش جو رعب و وحشت و تشديد سرکوب معترضان و جنبش آزاديخواهي ايران ، بيشتر و نزديکتر از هميشه به نظر ميرساند . هر آينه اين امکان ميرود که نعشهايي بر دستمان بگذارند که نور چشم و ديده ايرانند . هشيار و آماده باشيم که از اين قوم پليد ، هر عمل بي شرمانه اي ممکن و عملي است .

براستي زنگها براي که به صدا در ميايد . آنکه در انتظار حکم است ، هم ميهن من است . هم سنگر من است . خواسته زيادي ندارد . حق ميخواهد و آزادي و بدين جرم ، خطر اعدام تهديدش ميکند . بر ما مباد که بشنويم و آهي در سکوت بکشيم . بر ما مباد که خموش بمانيم و اين ستاره هاي آسمان بلند ايران را تنها بگذاريم . سکوت ما ، صداي زنگها را تسريع خواهد کرد و تو از کجا ميداني که نوبت بعدي کيست ؟

از حق هم ميهنانمان دفاع کنيم - 2 اسفند برابر با 21 فوريه ، روز زبان مادري

بايد احترام بگذاريم به فرهنگ هر تکه زيبا از اين چهل تکه سفره زيباي مام ميهن . هر گوشه از سرزمين پدري ، ملتي دارد سرافراز که همه دل در گرو خاک وطن دارند . هر کدام با زباني و گويشي و لهجه اي لالايي کودکان خود را ميخوانند و دلشان را به هم پيوند ميزنند اما همه آنها نام بزرگ ايران را به يک زبان بر تارک فرهنگشان ثبت کرده اند .
بايد از حق تحصيل به زبان مادري در کنار حفظ تماميت ارضي و احترام به زبان رسمي پارسي دفاع کرده و خواست خود را به گوش همه مستبدان و تماميت خواهان چه در عرصه سياسي و چه در عرصه فرهنگي برسانيم .
یک زبان جدید، یک زندگی جدید است. روز ۲۱ فوریه‌ به نام “روز زبان مادری“ نام‌گذاری شده است. روزی که از سال ۲۰۰۰ تا کنون به همت یونسکو گرامی داشته می‌شود تا از نیمی از زبان‌های دنیا که در حال انقراض هستند حمایت شود.
زبان، بازتاب‌دهنده‌ی فرهنگ مردمی است که به آن زبان سخن می‌گویند، نماینده‌ی هویت آنهاست و دنیای آنها را تشریح می‌کند. زبان پدیده‌ای است که هم‌چون موجودی جاندار با مردمان خود زندگی می‌کند، آنها را در بازگو کردن دنیای‌شان یاری می‌دهد، در کنارشان می‌بالد و تغییر و تحول پیدا می‌کند و حتی گاهی می‌میرد. مرگ هر زبان به معنای مرگ گوشه‌ای از فرهنگ بشری است.
پیوند زبان با توسعه‌ی عدالت اجتماعی
به عقیده‌ی برخی کارشناسان، زبان، حکومت و دموکراسی در پیوندی تنگاتنگ با هم قرار دارند. به این معنی که اگر در یک کشور خاص، گروهی از مردم به زبانی صحبت می‌کنند که آن‌را سال‌ها پیش، استعمارگران برایشان به میراث گذاشته‌اند، این گروه، از جامعه‌ی خود جدا افتاده‌‌اند.
مثالی ساده موضوع را روشن می‌کند. در کشور هندوستان با وجود این‌که زبان هندی –به همراه انگلیسی – زبان رسمی است اما تنها ۴۰ درصد از مردم به آن صحبت می‌کنند. در این کشور ۶۰۰ قوم مختلف در کوهستان‌ها، به زبان‌هایی صحبت می‌کنند که اصلاً در مدارس آموزش داده نمی‌شوند. در هندوستان از حدود ۴۰۰ زبان مختلف، تنها ۶۰ زبان در مدارس تدریس می‌شوند.
البته اقدامات مثبتی نیز در زمینه‌ی ارتباط فرهنگ، زبان و هویت صورت گرفته است. امروزه متن‌ها از زبان‌هایی نوشته می‌شوند که پیشتر تنها صحبت می‌شدند. این دقیقاً همان هدفی است که کارشناسان در قالب ”سال جهانی زبان‌ها“ بر آن تأکید می‌کنند.

رييس جمهور فاشيست ، پلي تکنيک جاي تو نيست - حمايت از محمد یوسف رشیدی


فريادم را تو فرياد کردي عزيز . نخواهم گذارد که سر بر اين راه نهي . نخواهيم گذارد که به جرم بيان حقيقت ، سر بر دار دهي . اين صداي يک ملت بود که از دست تو چون خاري به چشم آن حراميان فرو رفت . اين فرياد يک ملت آزاديخواه بود که جهاني را به چالش کشيد . تو ، هشدار دادي جهان را به تولد و رشد دوباره فاشيست . فاشيستي که ميرود به سلاحهاي کشتار جمعي هم مسلح شود . حمايت از تو ، رسالت من است . رسالت همه ما است .
 محمد یوسف رشیدی یکی از فعالان دانشجویی چپگرای دانشگاه صنعتی امیر کبیر تهران است که در اعتراضات دانشجویی علیه حضور احمدی نژاد در دانشگاه نقش برجسته ای داشت و از زمان سخنرانی محمود احمدی نژاد در دانشگاه پلی تکنیک در تعلیق از تحصیل به سر می برد. او در هنگام سخنرانی احمدی نژاد پلاکارد بزرگی را در مقابل او بالا برده بود که روی آن نوشته شده بود:«رئیس جمهور فاشیست، پلی تکنیک جای تو نیست.

به عنوان يک ايراني - تصور اينکه جمهوري اسلامي به بمب اتم دست پيدا کند ، بدنم را ميلرزاند .

اين جماعت به هيچ اصل و قاعده و قانوني پايبند نيستند . مشتي افيوني که تصميمات مملکتي را پاي منقل و بساط خرافه ميگيرند . دسترسي اين گروه به بمب اتم ، وسيله اي ميشود براي معامله با جهان آزاد براي بقايشان و عاملي بر سرکوب مضاعف ملت ايران . به راحتي ميتوانند حکم و فتوايي از طريق چاه جمکران بگيرند بر استفاده و به سهولت ميتوانند آنچه را که رهبر ديوانه به عنوان دشمن ميشناسد هدف قرار دهند . و البته همه ميدانيم که در فرهنگ لغت او ، دشمن يعني هر که او را مقام عظماي ولايت نخواند و نداند . از سويي ترس ديگر عدم تحمل جهان است در مقابل تماميت خواهي و بنياد گرايي اين قوم و افزايش حمله نظامي و کشتاري عظيم بر هم ميهنانم . در نهايت تاکيد ميکنم که به عنوان يک ايراني ، تصور اينکه جمهوري اسلامي به بمب اتم دست يابد ، بدنم را ميلرزاند .

۱۳۸۸ بهمن ۲۹, پنجشنبه

ديدار موسوي و کروبي پس از سخنان تهديد آميز خامنه اي - اين موج را سر باز ايستادن نيست

شب گذشته ، چهار شنبه مورخ 28 بهمن ماه ، ديدار دو همسنگر مقاومت در مقابل جناح حاکم بر ايران و همپيماني مجدد آنان در طي طريق جنبش آزاديخواهي ملت ايران ، درست پس از سخنراني تهديد آميز و خصمانه رهبر سانديس خوران جهان اسلام ، اين حقيقت را در دل زنده ميکند که اين موج را سر باز ايستادن نيست .
ما نيز با اين دو بزرگوار که دروازه بزرگ تاريخ را از طريق استواري ، همراهي با خواست يک ملت و تاکيد بر حق آنان برگزيده اند ، همراهيم و همراهيمان را در عرصه هاي مختلف سياسي و اجتماعي به اثبات خواهيم رسانيد.

۱۳۸۸ بهمن ۲۸, چهارشنبه

رنگ سبز پرچمم را ندزد ، رنگ سرخش کار دستت ميدهد

آنقدر نادان و بي خردند اين جمعيت که تصور ميکنند با دزديدن رنگ سبز از پرچم ، ذهن و انديشه سبز را هم ميتوانند از ملتي آگاه بدزدند . به اين ابلهان ياد آور ميشوم که پرچم ايران ، يادگار درفش کاوياني و چرم کاوه آهنگر است . دلاوري که ضحاک را از پاي انداخت .
به ضحاک زمان ، به سيد علي خامنه اي برسانيد اين ندا را که بترسد از آن روز که پرچم ايران سبزش را به قدر لحظه اي کنارگذارد و بيرق سرخ برگيرد . تاريخ بياد مياورد چنين روزهايي را و سرنوشت چنگيز مغول و محمود افغان ، سرنوشتي شيرين خواهد بود در نسبت با سرنوشت اين جماعت حرامي دين فروش .

سایت جرس ، تبدیل به اسب تروای حکومت در دل جنبش سبز شده است . چقدر متاسفم از ارسال این لینک .

 چقدر تامل کردم بر نگارش این متن .
 مدتی است که رسانه ای که بسیار خوش درخشید در ابتدای وجودش و بسیار جای باز کرد در دل جنبش سبز ، عامدانه به ارسال مقالاتی مشغول است که تنها نافع آن حکومت جمهوری اسلامی است . حکومت اسلامی .
مقالاتی که به دقت و آگاهانه تنظیم میشود و بر خلاف خواست و راه مهندس موسوی ، خود را به گونه ای سخیف ، علاقه مند جنبش و صدای رسانه ای آن معرفی کرده و به روشهایی زیرکانه ، به تخریب اصول ما میپردازد .
اصولی که مهندس بسیار بر آن ایستاده است .
جایی تلاش میکند طوق رهبری به گردن او که هماره خود را همراه میداند و نه رهبر بیندازد ، جایی دعوت به سکوت میکند و تظاهر به حزب اللهی بودن و باز بر خلاف مشی صریح مهندس و شیخ شجاع ، و جایی دعوت به مدارا میکند و گفتگو با کودتاچیان .
بسیار سخت بود برایم نوشتن این سطور و بدانید که از سر صدق نگاشته شد به قصد هشدار به هم میهنانی که خیزش آزدایخواهی آنان ، حیف است که به نیرنگ عده ای به بیراهه رود .

۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

هموطن ساکت تبریز ، ایران متعلق به همه ما است . پویایی جنبش سبز را در شهرت فریاد کن - 29 بهمن .

ایران ما چون چهل تکه سفره زیبایی است که هر تکه آن را گویشی هست و فرهنگی . هر خطه آنرا کوهیست به نشان ایستادگی و رودیست به نماد پویایی و روانی . هر بخش آنرا آزاده زنان و آزاد مردانیست و اسطوره هایی به یادگار در دفتر تاریخ .
و مهمتر از همه اینکه ، هر کنج آن دلیست که به عشق وطن میتپد .
باور دارم که همدلی از همزبانی خوش تر است .
تبریزیان غیور ، همدلان ایران زمین ، به زبان خودتان ، خواست حق و نفی استبداد را فریاد کنید .
29 بهمن ، بازار تبریز .

دریوزگی را ببین - ا.ن در نشست خبری : من به اوباما نامه دادم ، پس چرا جواب نمیدهد ؟ پس کو دست دراز شده ؟

دریوزگی و حقارت تا کجا ؟ التماس بر بقا تا چند ؟
بالاخره آمریکا دشمن هست یا نیست ؟ آنهم از نوع بزرگش .
اگر این حرف را روسای جمهور سابق میزدند ، کفن پوشان چه میکردند و سگان درباری ، کجا را جر میدادند ؟
اما این سوگلی ، برای بقای نظامی التماس میکند که رهبرش هم برای شبی بیشتر ماندن ، حاضر به فروش همه چیز و همه کسش هست .


۱۳۸۸ بهمن ۲۶, دوشنبه

هشدار به دوستان - بحث زودهنگام نحوه برگزاری مراسم چهار شنبه سوری ،افتادن در دام حکومت است .

تئوری توطئه را ترویج نمیکنم اما هشیار باشیم که توان و انرژی ما در حساسترین ماه جنبش صرف مسئله ای نشود که هیچ ربطی به امروز ندارد . مراسم چهارشنبه سوری که به طور سنتی با مشارکت غالب مردم انجام میشود ، امسال از اهمیت خاصی برخوردار است که به وقتش میتوانیم در خصوص نحوه برگزاری آن بحث کنیم و به یک اجماع برسیم . اما فایده بحث زود هنگام و بی ثمر حول آن از بیش از یکماه قبل ، خلائی است که حکومت از این فاصله نهایت بهره را خواهد برد . این ماه ، ماه فشارهای اقتصادی است . ماهی است که روزهای مناسبتی مهمی مانند زبان مادری و روز زن را در خود دارد و ماهی است که حکومت به بازیابی خود و تسویه حسابهای گسترده دست خواهد زد . هشیار باشیم و به لینکهای مربوط به چهار شنبه سوری بی توجهی نماییم تا به وقتش برآن بپردازیم .

سعید حجاریان در حین خدمت ترور شد و ایثارگر محسوب میشود . رییس بنیاد ایثار گران کیست ؟ شخص تروریست /

سعید عسگر تروریست با سابقه 15 سال محکومیت قطعی ،  به عنوان رییس بنیاد ایثارگران بسیج انتخاب شد . این است حکومت اسلامی پاسخگو به امام غایب .

۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

وقاحت تا کجا ؟ یک تروریست رسمی ، رییس بنیاد ایثارگران بسیج شد . بسیجیان ، شرمتان باد .

ایثار ، واژه ایست که بار مفهومی سنگینی را به دوش میکشد . ایثار گر ، واژه شریفی است که شرافت آنرا به چنین انتخابی به بی شرمانه ترین حالت ممکن ، آلودند و چهره واقعی امروز بسیج را به ایرانیان و به جهان نمایاندند .
اگر ذره ای شرف مانده باشد در ذهن حتی یک عضو بسیج ، باید بخروشد و از این نهاد سراپا جهل و ریا و فساد ، خارج شوند .
سعید عسگر ، آنکه بر مشاور ارشد رییس جمهور وقت گلوله گشود و به 15 سال زندان محکوم گردید ، امروز به ریاست بنیاد ایثارگران بسیج گمارده شده است .
ایثارگران ، شرمتان باد اگر بمانید در این جمع و نفرین ملتی ، بدرقه راهتان .

حکومت بداند که نفاق بین ما ، خوابیست عبث . در حمایت از ابراهیم نبوی و اسب تروایش .

چه ذلیلانه به دست و پا افتادند به ایجاد نفاق بین جنبش سبز . خوابی عبث .
در ادبیات و ذهن بسته آنها ، نقد به معنای دشمنی است و نفاق و این ادعا را ثابت کرده اند در بازداشت و حبس و بند هر که دیگر میاندیشد . حال آنکه در فرهنگ ما ، نقد و نقد پذیری و در معنای عام ، تحمل آرای دیگری ، اصلیست که جدایی نخواهد پذیرفت از بنیان آنچه برایش میجنگیم . از دموکراسی .
ابراهیم نبوی در نوشته اخیر خود ، ضمن نقد بی رحمانه طرح خویش و اصالت دادن به سخن مهندس موسوی به عنوان هماهنگ کننده جنبش سبز ، در جایی نوشته است که اگر این طرح رسانه ای نمیشد و با تعقل بیشتری به سمتش میرفتیم ، پاسخی درست میداد .
با این حرف کاملا موافقم . چنین خواهیم کرد . حکومت نباید از این پس بتواند از ترس تروای ما ، هیچ برنامه ای را در آرامش برگذار کند .
روزی که دیر هم نخواهد بود ، جلوی دوربینهای رسانه های داخلی و خارجی ، در حضور حتی رهبرشان ، ناگهان با فریاد ملتی مواجه خواهند شد به اعتراض ، که هیچ در تصورشان هم نمیگنجد .
مگر نبود آن دانشجویی که در مقابل نایب امام زمان برخواست و تندترین انتقادات را کرد ؟
مگر نبودند دانشجویانی که در سخنرانی رییس دولت کودتا فریاد مرگ بر دیکتاتور را سر دادند ؟
از این پس ، بیشتر و بیشتر ، شاهد سربازانی رشید خواهیم بود که در پوسته تروایی ، ناگهان بیرون میریزند و فریادی سر میدهند که خواب خوش حرامیان را به کابوسی شگرف بدل سازند .
اتحاد ، رمز پیروزی ما است .

۱۳۸۸ بهمن ۲۴, شنبه

اینجا تهران است ، ام القرای جهان اسلام . چون به مسجد میروند ، آن کار دیگر میکنند .

به کجا رسیده است این حکومت اسلامی که برای رهبرش ، رهبری جهان اسلام را قایل است .
آیا این است اسلام ؟
آیا این است سرزمین اسلامی ؟
آیا این است رهبری جهان اسلام ؟
اگر هست که وای بر ما که مسلمان مانده ایم و اگر نیست که وای بر مسلمانان که این حرامیان را تحمل میکنند .

بحث داخلی و خارجی ، از اساس بی معناست . ایرانیان آزادیخواه در هر جای جهان فرزندان مام میهنند .

چه ذلیلانه از بحثهای انتقادی ما بهره میجویند این عمال رژیم . چقدر زبونند و نادان که در فرهنگشان ، نقد به معنای دعواست و دشمنی . و چقدر ابلهند که می اندیشند با چنین بحثهایی ، فرزندان ایران را به اختلاف و تفرقه خواهند افکند .
این حقیر ، به عنوان کسی که در خیابانهای ایران نفسی در خفقان میکشم هنوز ، دست و پیشانی همه هموطنانم را که در خارج از وطن ، برای آزادی و آبادی خانه پدری تلاش میکنند میبوسم ، به همتشان درود میفرستم و پیام عشقم را به پایشان میریزم .
درود بیکران بر فرزندان مام میهن ، که با وجود امکان زندگی بی دغدغه در خاک غربت ، وقت و انرژی و توانشان را صرف هم میهنان و میهنی میکنند که همه دل در گرو آن داریم .
بحث داخلی و خارجی ، از اساس بی معناست . ایرانیان آزادیخواه در هر جای جهان فرزندان مام میهنند .

۱۳۸۸ بهمن ۲۳, جمعه

جنبش سبز وارد نهمین ماه خود شد . ایران بانو آبستن حوادثی شگرف است .

خیزش آزادیخواهانه 22 خرداد ، از امروز وارد نهمین ماه خود شد . بار سنگینی دارد ایران بانو و در حساسترین ماه خود به سر میبرد . اسفند از راه میاید و با خود چهره کثیف فقر را نمایانتر از همیشه خواهد کرد . بیکاری و اقنصاد فلج کشور هم افزون بر آن . اینها نمودی عینی خواهد داد به فریادهای جنبش سبز در افشا گری فساد مالی و مدیریتی هیئت حاکمه .
از دیگر سو ، ترس رژیم از خیزش هر لحظه ای این آتشی که به هزار فریب ، زیر خاکستری سست پنهان میکنند ، به آنها حق هرگونه برخوردی را با موثرین اجتماعی و سیاسی تحمیل خواهد کرد و افزایش خفقان و بگیر و ببندها هم امکان شعله ور شدن را از همیشه افزون تر خواهد کرد .
به باورم ، خیزش آزادیخواهانه ملت ایران ، پا به ماه است . مراقب باشیم که این طفل نو رس ، سالم و نیکو پا به عرصه وجود گذارد . همه آماده باشیم و همه در صحنه . ماه سرنوشت ساز نهم ، از امروز شروع شد .

نقشه راه روشن شد . روشنگری ، سازماندهی ، مقاومت مدنی و حرکت به سمت آکسیون نهایی - دوباره سبز خواهیم شد ، میدانم .

24 ساعت از حماسه 22 بهمن میگذرد . حماسه مردمی که در زیر شدیدترین تدابیر امنیتی و فاشیستی نظام حاکم ، باز هم به میدان آمدند و حضور خود را ثبت کردند . حماسه ای که پتانسیل رسیدن به نتایج بسیار مطلوبتری را داشت و به دلیل نیرنگ جمعی از دین مداران تمامیت خواه ، به دامی ظریف اما سهمگین افتاد و به همین اشارت ، تلاشمان آنگونه که شایسته بود به بار ننشست .
ترس نظام حاکم از تعداد نیروهای سرکوبش و از تدابیر گسترده امنیتی و اجتماعی به وضوح دیده شد و این ترس ، همان است که در زاویه دیگرش به قدرت جنبش سبز نعبیر میشود . چنین است و بیش باد .
اما از امروز ، که فردای دیروز است ، راهی دیگر پیش خواهیم گرفت . تیتر فعالیتهایمان از این پس بدین گونه است و بر هر یک در آینده قلمی کامل خواهیم زد و بحثی جامع با هم خواهیم داشت :
1- روشنگری و نهادینه کردن جنبش در سطح کلان جامعه .
2- سازماندهی و ایجاد تشکلهای فکری ، عملی و مبارزاتی
3- مقاومت مدنی در همه عرصه ها اعم از اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی .
4- حرکت به سمت آکسیون نهایی که برآمده از سه اصل پیشین خواهد بود و زمان و مکان خود را تعیین خواهد نمود .
دوباره سبز میشویم . میدانم .

۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

امروز از همیشه امیدوارتر و مصمم تر شدم و هدفم روشنتر شد . تلاش در جهت سقوط نظام جمهوری اسلامی .

 .لینکی زدم در نقد طرح اسب تروا و سایت جرس . فرصتی شد تا برخی بخواهند بی ربط بگویند . از شکست بگویند و نومیدی  نفاق . این پست را در ادامه آن بدانید و بر این امیدم که در فرصتی دیگر و به دور از جو احساسی ، به نقد هم بپردازیم و درسی بگیریم .
امروز اما در پاهایم توانی دیگر میبینم و قدرتی دو چندان و هدفی روشنتر از همیشه .
سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و برقراری جمهوری .
جمهوری بدون هر گونه پسوندی به خصوص پسوندهای دینی .

آخرین پست سایت پیش از حماسه رفراندم 22 بهمن - ما پیروزیم .

 فردا روز بزرگی است . روز بودن است . فردا آبستن حوادثی است که شاید به آکسیون نهایی بیانجامد .
 بامداد فردا به سمت آزادی میروم . همه به سمت آزادی میرویم .
 همراه شو عزیز که درد مشترک ، همراهی میطلبد .
 همراه شو عزیز که این درد ، هرگز جدا جدا ، درمان نمیشود .

۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

شعار محوری فردا ، شعور یک ملت است : رفراندم ، رفراندم ، راه نجات مردم

با این شعار ثابت میکنیم که با کلیت نظام مخالفیم .
با این شعار ثابت میکنیم که فصل الخطاب رای مردم است .
با این شعار ثابت میکنیم که در نهایت ، تکلیف همه چیز پای صندوق رای مشخص خواهد شد .
با این شعار ثابت میکنیم که اصول دموکراسی و جامعه مدنی را به روشنی میشناسیم .
با این شعار ثابت میکنیم که ملتی با شعور و بدون شور کاذب انقلابی هستیم . ما گذاری آرام میخواهیم و بدون خشونت . هر کس به اندازه یک رای حق تعیین تکلیف برای مدل حکومتی کشورش را دارد . خواست بر حق ما ، نه مرگ بر گفتن است و نه زنده باد . میخواهیم سرنوشتمان به دست خودمان تعیین گردد .

مسیر سبز ؛ رسیدن از انقلاب است به آزادی - 8 صبح همراهیم کن .

چو فردا برآید بلند آفتاب
مسیر سبزمان را برگزیده ایم . انقلاب تا آزادی . ساعت ، خروسخوان . سپیده که سر زند ، صبح مال ما است . باید حداکثر ساعت 8 در مسیر سبز جایگیری کنیم . نیروهای پشتیبان به  همراهی شیخ شجاع از شمال میدان بعد از ساعت 10 میرسند و میدان فتح خواهد شد . مهم این است که مسیر سبز را تا پیش از آن به تسخیر خود درآوریم . بچه های اکباتان و غرب تهران و شهروندان شریف کرج و حومه ، شیخ را همراهی کنند از صادقیه و سایر شهروندان تهران ، مسیر سبز را به تصرف در آورند . یادت نرود ساعت 8 .

آخرین هم اندیشی ها برای سبزترین روز سال - ما همه با هم هستیم

1- ساعات اولیه صبح حرکت کنیم و هدف و مسیر اولمان ، رسیدن به مسیر سبز آزادی حدفاصل میدان انقلاب تا آزادی باشد .
2- زیبا بپوشیم و به خود و به دنیا ثابت کنیم که بین ملت زیبای ایران و زشت رویان و زشت خویان حاکم ، تفاوتی است آشکار .
3- با لبخند و رویی گشاده ، به هم میهنان خود و به دوربینهای موجود بیاموزیم که ما ملت صلح طلب و آرامش خواهیم . باید چهره کریه نیروی سرکوب را به سخره گیریم و عصبانیت های این سالها را به عشق آزادی فراموش کنیم . ما برای جنگ نمیرویم . حضور ما برای صلح است و ایرانی آباد و شاد .
4- نمادهای سبز به همراه ببریم و از اولین زمان ممکن که جمعیتمان به یک نصاب قابل اطمینان رسید ، شهر را سبز کنیم .
5- به همراه خود آب ، قدری خوراکی سبک ، موبایل یا هر وسیله دیگر برای تصویر برداری ، ترحیجا سوت و وسایل لیزری داشته باشیم .
6- شعارها ، همان شعارهای معمول جنبش سبز است با محوریت خواست آزادی و دموکراسی و نفی دیکتاتوری و استبداد  . نوک حمله شعارها و شاه بیت کلام ما ، نفی ولایت فقیه و شخص سید علی خامنه ای خواهد بود .
7- تا میتوانیم از صحنه های بدیع و زیبای حضور ، عکس ، فیلم و تصویر تهیه کنیم .
8- تا میتوانیم از صحنه های مزدوری جماعت ساندیس خور ، از اتوبوسهایی که نفراتشان را جابجا میکند ، از خشونت نهفته و عیان آنان و از حکومتی بودن مراسمشان تصویر تهیه کنیم .
9- به نظر میرسد که خشونت در مقابل حضورمان زیاد نخواهد بود . اگر خلاف این بود و اجازه حضور آزاد و بدون مانع به ما ندادند ، نگران نباشید . مسیر را تغییر می دهیم . از زوایای مختلف به هم میپیوندیم و به سمت مسیرهای دیگر پیش میرویم . بدیهی است که چهار نقطه استراتژیک شهر شامل زندان اوین ، صدا و سیما ، ساختمانها حکومتی و وزارت کشور در اولویت است اما به راحتی میتوانیم خیابانهای موازی مسیر سبز را هم اشغال کامل نماییم .
10 - حفظ اصول و استراتژی مبارزات بدون خشونت ، دستور کار ما است . به قصد خشونت به خیابان نمیرویم و در مقابل خشونت هم سکوت نخواهیم کرد . در صورتی که به ما حمله کنند ، مقاومت خواهیم نمود . در صورتی که هر یک از ما را بازداشت کنند به آنها حمله و اسیر خود را آزاد خواهیم کرد . اگر کسی از آنها به دست ما افتاد ، از او عکس و فیلم گرفته ، مدارک هویتشی را ضبط و او را آزاد خواهیم کرد .

ملت کنار ارتش ، ارتش پناه ملت - کاری کنید که ایران بانو به فرزندان نظامی خود ببالد .

صیانت از سرزمین پدری ، بر دوشهای استوار ارتش دلیر وطن ، همواره باری میگذارد که قلب هر هموطن را به عشق دلاوریشان گرم خواهد کرد . امروز ، وطن به تاراج قومی وطن ناشناس رفته است که ناموس این آبادی را به بهای یک شب بیشتر ماندن به یغما برده اند . امروز وطن غرقه به ظلمیست که هیچ وجدان پاکی آنرا بر نخواهد تابید . امروز وطن به همت شما عزیزان نیاز دارد . برخیزید و دوش به دوش ملت آزادیخواه ، صبور و شریف ایران ، بر ستمی که به مام میهن میرود ، بخروشید .
بگذارید تا فردای ایران به وجود چون شمت غیورانی به خود ببالد و نام شریف ارتش ملی را زیبنده وجود خود کنید .
همتتان جاوید و مرامتان پاینده .

۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

در آستانه 22 بهمن ، جنبش سبز به پختگی رسیده است . فراموش نکنیم که هر داغی سرد میشود اما هیچ پخته ای خام نخواهد شد .

انحراف در حرکتمان قابل تصور نیست . دیگر زمان آن گذشته است . دیگر جنبش سبز ، از روی داغی فریاد نمیزند . این خیزش آزادیخواهانه به پختگی رسیده است . میدانیم از این پس چه میخواهیم . میدانیم و به روشنی میدانیم که مشکل دیگر دولت پس از نهم نیست . باور داریم که درد ، سید علی خامنه ای نیست . به این سطح از پختگی و شعور دست یافته ایم که با تمام وجود درک کنیم که مشکل همه ما ، درد مشترک فرزندان مام میهن ، در نفس جمهوری اسلامی و اصل نظام ولایت فقیه است .
استراتژی مبارزه ما ، حفظ و رعایت موازین مبارزات بدون خشونت است . رمز پیروزی اتحاد است و نیاز جنبش ، سازماندهی .
ما پیروزیم چون هدف را میشناسیم و راه رسیدن به هدف را نیز .
ما پیروزیم ، چون ما بیشماریم .

۱۳۸۸ بهمن ۱۹, دوشنبه

در آستانه 22 بهمن - پیش بینی حضور حداقل دو میلیون تفر در حمایت از جنبش آزادیخواهی ایران در تهران

به عنوان کسی که در ایران زندگی میکند ، از ابتدای خیزش آزادیخواهی 22 خرداد در عرصه بوده است و تا کنون افتخار شرکت در نزدیک به همه تجمعهای جنبش سبز در تهران داشته ام ، با برداشتهای میدانی و آمارهای فردی و گروهی ، به جرات تمام اعتبارم را گرو میگذارم و با قاطعیت پیش بینی حداقل دو میلیون نفر را در تجمع اعتراضی روز 22 بهمن به عرض میرسانم .
سبزترین روز سال را پیشاپیش به همه فرزندان مام میهن در هر جای جهان تبریک میگویم .

ایرانیان آزادیخواه خارج از کشور و حماسه اسب تروا

توضیح واضحات است ، داستان اسب چوبینی که سربازانی را در خود پنهان کرده بود . پیشکشی به قلعه ای غیر قابل نفوذ . در آندم که قلعه نشینان سرمست از پیروزی ، جام به جام میزدند ، سپاهی کوچک ، در دل بزرگ آن مجسمه ، در انتظار فرصتی بودند تا در بگشایند بر همرزمانشان به فتح قلعه .

چقدر از فرار مغزهایمان به دیار فرنگ نالیدیم . چقدر کاسه آب بر بدرقه شان به خاک ریختیم و چه کم بازآمدنشان را دیدیم برای بودن در خانه . شعرمان شد شعر جدایی و فراق . حرفمان شد حرف کندن و رفتن . کفترمان ددری شد . جوانانمان همه در آرزوی هجرت .

هنرمندمان که قد کشید ، رفت . دانشجویمان ، همان زمان که ردای فارغ التحصیلیش را میدوخت ، بلیطی در دست و پذیرشی از مدرسه ای در فرنگ داشت . به روشنفکرمان گفتند تو ، شب ، مصاحبه اش را میدیدیم در کانالهای بیرونی . تاجرمان یک در وطن و صد در غربت سرمایه می اندوخت و خلاصه هر که را پای رفتن بود ، رفت .

مسئولین را غمی نبود از این همه رفتن ها . مگر نه اینکه فرار مغزها بود ؟ یک مغز کمتر ، عمر نظام طولانی تر . همین رئیس جمهور منتصب بود که گفت بگذار بروند . از اینها زیاد داریم .

کم کم ، از پیتزا دلیوری و کافه پادویی و تاکسی درایوری ، کار بچه ایرانیها رسید به درجات بالا . رئیس پلیس غرب و شمال لندن شد یک ایرانی . مدیر عامل گوگل ایرانی بود . ناسا به ایرانیهای خود میبالید . ورزشیها استخوان ترکاندند . هنرمندان گالریها را فتح کردند . گرانترین بخش کالیفرنیا در تسخیر ایرانیان در آمد . کرسی دانشگاهها ، یکی یکی فتح شد و . . .

درست آنزمان که نسل بعدی ایرانیها از طریق "انیمیشن بابک و دوستان " تلفظ کلمه ایران را تمرین میکردند و نسل اولیها مشغول اصلاح چمن باغچه های بزرگشان بودند ، نسل وسطیهایی رسیدند که بساطشان هنوز بوی خاک وطن را میداد . ته چمدانهایشان هنوز قدری نعناع و جعفری خشک شده بود که یاد دستهای پر مهر مام وطن را در دلشان زنده نگه میداشت . و هنوز یادشان بود که ندا نامی ایرانی است و سهراب پسر رستم بود . نوستالوژی همه گیر شد .

تلفنی زنگ زد . توییتری آپدیت شد . فیس بوک بیپ کرد و یو تیوپ تصاویری را در حال دویدن و سر و صدا به نمایش گذارد و دخت ایران به خون غلطید .

توضیح واضحات است ، داستان اسب چوبینی که سربازانی را در خود پنهان کرده بود . پیشکشی به قلعه ای غیر قابل نفوذ . در آندم که قلعه نشینان سرمست از پیروزی ، جام به جام میزدند ، سپاهی کوچک ، در دل بزرگ آن مجسمه ، در انتظار فرصتی بودند تا در بگشایند بر همرزمانشان به فتح قلعه .

پ.ن. دو صد سپاس از هموطنان خارج از کشور که چشمان جهان را به ایران دوختند و افکار عمومی را متوجه آزادیخواهی ملتی بزرگ کردند . بدانیم که بزرگترین ترس کودتاچیان ، امروز از این همصدایی بیرون و درون است . آنرا قدر بنهیم و به بچه های ایران در هر جای جهان ببالیم .

۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

شورای هماهنگی 22 بهمن - نقشه راه ؛ رسانه شمایید



همراه شو عزیز . تا 22 بهمن زمان بسیار کوتاهی باقی است و شرایطی سخت پیش رو . در نقشه ای که شورای هماهنگی 22 بهمن تدوین کرده است ، مسیر اصلی و نحوه پیوستن جمعیت کاملا مشخص شده است و در صورت ممانعت نیروهای سرکوب رژیم ، چهار نقطه استراتژیک شهر نیز به عنوان اهداف جایگزین تعیین گردیده و ضمن اعلام حمایت کامل از این نقشه از کلیه دوستان دعوت میشود به نشرو گسترش آن مبادرت ورزند

۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

گزارش از اوین - شدیدترین تدابیر امنیتی دور زندان ، نشان میدهد آنها میدانند چه جواهراتی را به گروگان گرفته اند

بیش از یکصد ون نیروی سرکوب ، زیر پل یادگار و روبروی در اصلی اوین ایستاده است . دو طرف پل را مانع گذاشته اند و تنها به عرض عبور یک ماشین فضا است و پلیس و یگان ویژه کنترل تردد را بر عهده دارند . زیر در اصلی اوین ، نیروی فراوان با سلاحهای جنگی مستقر است . از سمت در شرقی اوین ، اوضاع بدتر از این است . کنترل شدید تردد و نیروی بسیار سرکوب .
این وضعیت اطراف زندان اوین ، امشب شانزدهم بهمن ماه است . تدابیری امنیتی که در هشت ماه اخیر هیچ کجا ، حتی در زمان تحلیف در اطراف مجلس و یا در ورودی پاستور برای محل بیت رهبری و نهاد نیز دیده نشده است .
گزارش تکمیلی متعاقبا تقدیم میگردد .

توصیه به راهپیمایی سکوت ، ترفند حکومت به دزدیدن حضور ما است . هشیار باشیم

فراموش نکنیم که هدف فتح میدان آزادی نیست . هدف کسب خود آزادی است . برخی میگویند با ظاهر حزب اللهی بیایید . برخی میگویند تا زمان سخنرانی سکوت کنید . برخی میگویند نمادهای سبز را پنهان کنید . اینها همه برای دزدیدن حضور ما و ضبط این تجمع به نفع نظام است .
باید با بهترین پوششمان بیاییم . بگذار دنیا ببیند تفاوت این حکومتیان زشت روی و زشت خو را با زیبایی ملت ایران .
هدف فتح میدان نیست . میدان گنجایش حداکثر 150 هزار نفر را دارد و جکومت جماعت ساندیس خور را از ساعات اولیه صبح و یا از شب قبل به آنجا میاورد و شما در بین جمعیت آنها دیگر نمیتوانید حرفی بزنید و باید مثل بچه های خوب ، تا آخر سخنرانی را گوش کنید و تکبیر هم بگویید . تمام مسیرهای منتهی به میدان را باید به تسخیر خود درآوریم . با نمادها و نشانها و شعارهای سبز . بگذار حضورمان میخ دیگری بر تابوت رژیم بکوبد .

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

فردا روز بزرگی است . بر هر کدام از ما واجب است که حداقل یکی از این سه کار را انجام دهیم .

فردا جمعه شانزدهم بهمن ماه ، مصادف است با اربعین حسینی و اربعین شهدای عاشورای ایران . سه برنامه برای این روز که به دلیل نزدیکی با 22 بهمن و تجمع بزرگ جنبش آزادیخواهی ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است در نظر گرفته شده که بر خود واجب بدانیم حداقل به یکی از این سه عمل نماییم :
1- شرکت در مراسم چهلم شهدای ظهر عاشورا در ساعت 12 ظهر ، بهشت زهرا در تهران و مدفن شهدای شهرستانها در هر شهر از خاک ایران . با عنایت به حضور مهندس موسوی بر مزار خواهر زاده شهیدش ، این مراسم از موقعیت مهمتری نیز برخوردار خواهد بود .
2- تجمع بزرگ مقابل زندان اوین ، ساعت 8 شب و در همراهی با خانواده اسرای جنبش . فریاد آزادی زندانیان سیاسی ، باید در شب سرد بهمن ماه به گوش زندانیانمان برسد و خواسته بر حق آزادی بدون قید و شرط همه اسرای دربندمان در ذهن حکومت ثبت گردد . این حضور به نوعی اتمام حجت ملت ایران با رژیم اشغال گر ، پیش از حماسه 22 بهمن خواهد بود .
3- اطعام سبز : در پاسخگویی به دعوت خانواده های داغ دار و خانواده زندانیان سیاسی به اطعام روز اربعین و نذر سبز آزادی ، هر کس میتواند ، به قدری پیمانه ای نمک تا هر آنچه در توان دارد ، اطعام مساکین کند و دعای خیر آزادی را در مقدم فردای ایران نثار نماید .
همراه شو عزیز و بدان که کوتاهی امروز ما ، ندامتی سخت در فردا به بار خواهد آورد . وقت حرکت است . حرکت از این بیش شتابان کنیم .

۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

جمعه ساعت 8 شب ، دیوارهای زندان اوین از فریاد خشم ملت ، به خود میلرزد .

زندانیان سیاسی ، اسرای ملت ایرانند در چنگال کثیف و پلید رژیم اشغالگر ایران . آزادی بی قید و شرط آنان ، خواست بر حق ما است و این خواسته را ، جمعه ساعت 8 شب ، در آستانه 22 بهمن در مقابل زندان اوین ، به گوش جهانیان خواهیم رسانید . بگذار شبی تلختر از زهر بر حرامیان حکومت بسازیم و صبحی شیرینتر از عسل را به کام خانواده زندانیان سیاسی رقم زنیم . بگذار فریاد ما در دالانهای اوین طنین اندازد و دل غریب عزیزان در بندمان گرم شود . بیا و با من باش . بیا تا ما شدن را پیش از حماسه 22 بهمن تمرین کنیم . بیا . جمعه ساعت 8 شب . زندان اوین .

برای نمایش اعتراض ، به هیچ لینکی که علامت معتبر را یدک بکشد ، رای نخواهم داد

فارغ از محتوی و فارغ از نزدیکی یا دوری با آن کاربر و تنها به صرف اعلام مخالفت با این طرح ، به هیچ لینکی که علامت معتبر را یدک بکشد ، رای و نظر نخواهم داد . این طرح میتواند با قید واژه" هویت تایید شده " و تنها در صفحه شخصی کاربر ، اجرایی شود .

در حمایت از زندانیان سیاسی - جمعه ساعت 8 شب جلوی زندان اوین تجمع خواهیم کرد

آزادی بی قید و شرط همه کسانی که به جرم آزادیخواهی و به عشق وطن در بند این حکومت اشغالگر اسیر شده اند ، اولین خواست ما است . جمعه ساعت هشت شب ، جلوی در اصلی زندان اوین آنچنان فریاد" مرگ بر دیکتاتور" و" زندانی سیاسی آزاد باید گردد " را سر خواهیم داد که همه عزیزانمان در بندها و سلولهای انفرادی ، پیام عشقمان را به خود دریافت کنند و حرامیان حکومت هم پیام جدی ما را در آستانه تجمع 22 بهمن ، با تمام وجود خود درک نمایند . در صورتیکه این خواسته تا پیش از 22 بهمن به طور کامل تحقق نیابد ،در آن روز، شب سختی برای رژیم قابل تصور است .

آیا سرنوشت چائوشسکو در 22 بهمن برای احمدی نژاد رقم نخواهد خورد ؟ هلیکوپتر فرار آماده باشد .

احتمالی بزرگ در راه است . تکرار سرنوشت نیکلا چائوشسکو ، دیکتاتور رومانی برای محمود احمدی نژاد در 22 بهمن امسال . جائیکه چاشسکو ، از پنجره کاخش در مقابل خیل جمعیتی ایستاده بود که عکسهای او را به همراه داشتند و او می اندیشید که اینها برای حمایتش آمده اند .
زمانیکه دیکتاتور رومانی ، سرمست از غروری که به همه دیکتاتورها دست میدهد ، مخالفین را مشتی اوباش و عامل بیگانه مینامید ، ناگهان با حمله مردمی که میپنداشت به حمایتش آمده اند مواجه شد و به ناچار با هلیکوپتری از مهلکه گریخت و تنها چند ساعت بعد از آن در محاکمه ای کوتاه ، تن به گلوله های اعدام سپرد .
سرنوشتی که در سالروز انقلاب اسلامی و راهپیمایی 22 بهمن ، میتواند در انتظار این دیکتاتور کوتوله باشد .

۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سه‌شنبه

مهندس موسوی ، شعور سیاسی را به درستی معنی کرد . ارادت بیکران به این مرد بزرگ

هر چقدر که این مصاحبه را میخوانم ، سیر نمیشوم . در این آشفته بازار سیاست ، مردی نفس میکشد که متانت و شعور سیاسی را در حد اعلای خود به نمایش گذارده است . او رییس جمهور من است . رییس جمهور ایران بزرگ و شریف من . رییس جمهور موسوی .

۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

بهترین پل ارتباطی با توجه به اختلال در شبکه اطلاع رسانی : الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور را با شدت شروع کنیم .

بر بام خانه همدیگر را فریاد میزنیم . اسم رمز ما ، برای هر که میخواهد الله اکبر باشد و برای هر که میخواهد مرگ بر دیکتاتور . بگذار صدایت را بشنوم . بگذار صدایم را بشنوی . روز بزرگی در راه است و دعوت میخواهد . دعوتت میکنم با فریادهای رمزمان . دعوتم کن به اسم رمزمان . ساعت 22 ، سراسر کشور . االله اکبر . الله اکبر . مرگ بر دیکتاتور .