این شعر که درصبح روز عاشورا سروده شده تذکریست به علی خامنهای وهشداریست به اوبه پایانی که رهآورد خود کامگیش خواهد بود شاید اندکی خِرَد وجُوی وجدان چراغ راهش گردد وبه خود آید .
صیاد روزگاردیگر بس است
برتازیان خویش
رخصت چه میدهی ؟
یورش برند برصف نیکو غزالها
این جلگه ای که مأمن این آهوان بود
درطول قرنها
جلاّد کور دل
صیّاد سنگدل
بسیار دیده است
طعم هزارگونه جفاهای رنگ رنگ
گاهی به شور
گاهی به جبر
از کف آنها چشیده است
باگردش زمان
آنها فنا شدند
امّاغزالهاماندندوماشدند
صیاد پُرغرور هم اکنون دشت ما
یکدم بخود بیا
هشدار آخر است
فوّارههای بخت تو در واژگونی یَست
آغاز سرنگونی یَست
آن لحظه که شرار آتش کینت زِِحد گذشت
جان وتنت به زیر پای غزالان جان به کف
بر تیره خاک مذّلت لگد شود
تاریخمان گواست
هشدار من بجاست
ساسان ساسانی 6/10/1388 - عاشورا
سلام عزیز
پاسخحذفمن دنبال دعوتنامه برای بالاترین هستم.
متاسفانه دوستانم در شیکاگو کسی عضو بالاترین نیست. میخواستم سوال کنم آیا شما برای من در یالاترین دعوتنامه ارسال میکنید؟
به این ایمیل لطفاً
alex.smith@usa.com
دوست خوبم تو با کی سخن می گویی؟
پاسخحذفخامنه ای همانند یک زندانی تو بیت رهبری فقط چیزهایی رو که سپاه تشخیص بدهد را می شنود.
معظم اله هم که خودش رو زده به خریت(بلا نسبت خر) و مشغول استعمال تریاک های مختلفند.
شما چیزی به نام شعور را در خ.ر می توانید پیدا کنید؟
قطار توربوترن مشهد - تهران از خط خارج شده و حدود 12 نفر كشته شده اند 03/11/88 ساعت حدود 10 صبح
پاسخحذفبسیار زیبا, موزون, پر احساس و صد البته حقیقی. باشد تا چنین شود, پایدار باشید.
پاسخحذف